وای باران
باران
شیشۀ پنجره را باران شست
از دل من اما
چه کسی نقش تو را خواهد شست؟
من درون قفس سرد اتا قم دلتنگ
می پرد مرغ نگاهم تا دور
آسمان سربی رنگ
پر مرغان نگاهم بشکست…